دعایم کن!

هم دعا از تو اجابت هم ز تو / ایمنی از تو مهابت هم ز تو

دعایم کن!

هم دعا از تو اجابت هم ز تو / ایمنی از تو مهابت هم ز تو

 بنام خداوندی

 که  نیکی مطلق٬

 عشق و زیبایی خالص ٬

خزانه معرفت ٬

و خرد بی پایان است.


 

سلام دوستان!  

پاییزتان شاداب و پربار! 

دیشب باز هم پدرم را به بیمارستان بردیم. مدتی است که قادر به تکلم نیست

و بیشتر اوقات چشمانش بسته است. سکون و سکوت و تغذیه تزریقی

روحش را جلا داده است.

گاهی که چشمانش را باز میکند نگاه معصومش تا عمق وجودم فرو میرود و

دلم را تنگ می فشارد.

این مطالب پایین را آبی بر آتش دلم, برای خودم مینویسم: 

 

جانم!نازنینم!

یادت باشد که در برنامه خداوندی هر واقعه ای برای

نیکی و خیر و صلاح ماست.

 و ساعت الهی دقیق و صحیح کار میکند.

یادت باشد که هر اتفاقی درست در لحظه ای که باید

اتفاق بیفتد, بوقوع میپیوندد.

و ما ممکن است در آن لحظه متوجه مشیت خداوندی

نباشیم اما...

اما اگر صبور باشیم بعد از مدتی درمی یابیم که دردها و رنجها

و مشکلات و نومیدیهای ما بخشی از مشیت های الهی بودند

 که برایمان خیر و برکت و رحمت آورده اند.

یادت باشد که  هر اتفاقی که در زندگیمان رخ میدهد

برای این است که متبرکمان کند و درسی ارزنده برایمان دهد٬

و ما را صیقل داده صاف و پاکمان کند تا قدمی به پروردگار

نزدیکتر شویم....

تا بادا مورد رحمت و لطف بیکران او گردیم و قلبمان

راحتی و آرامش یابد...

جانم!عزیزم!

 یادت باشد که این زندگی چیزی نیست بجز عشقی زلال 

که مدام از سوی او به همه هستی و از سوی همه هستی

به او جاری است! 

دوستان خوبم ممنون از دعاهایتان!

همیشه شاد و شاداب باشید.

التماس دعا!

پاییز

با نام تو ای خدای دادار

ای خالق بی شریک و بی یار

 

 

 

سلام دوستان!

سلامی به زیبایی برگهای پاییزی!

سلامی به گرمی دلهای مهربان الهی! 

 

خواب دید که تمام هستی آواز  میخوانند. پرسید: چه میخوانید؟

گفتند: آواز وحدت!

چه زیبا می نواختند و می خواندند. مات و مبهوت در سکوت گوش داد.

بیدار که شد گفت: من هم بیازمایم... صدای ناهنجاری از گلویش برخاست.

غمگین به گوشه ای نشست....

استاد گفتش: غمگین نباش که تمام هستی مانند ارکستر بزرگ و عظیمی است

که موسیقی بسیار زیبا و موزون می نوازد

تو هم  جزوی از این ارکستر هستی. به تو هم سازی داده اند که بنوازی.

اگر نواختن ساز را ندانی صدای گوش خراش ناهنجاری از سازت در خواهد آمد.

اما اگر نواختن را با تصفیه درون و خودسازی بیاموزی

ساز را آنچنان خواهی زد که با تمام هستی هم نوا خواهی شد.

تو تا وقتی در این دنیا در بند خودخواهی ها و  "من هایت" اسیر و غرق هستی

البته از حلقه توحید الهی دوری....

برای ورود به این حلقه باید تصفیه شد ... و وقتی با همه هستی یکی شوی

صدای ساز"من" در کل ارکستر بزرگ الهی گم خواهد شد.

"من ها" آب شده و "ما" میشوند. 

فقط آهنگ زیبای هستی است که شنیده خواهد شد.

و همه باهم یک نوا را در کمال هارمونی و موزونی خواهند نواخت.

چه زیباست این آهنگ!

هر آنکه خارج از هستی مینوازد آهنگ درد و رنج و عذاب می نوازد و بس.

و هر آنکه همه را قربانی کرد ,عذاب و رنج ها را ریخت و غم و ترسها را رها کرد

 وارد این حلقه شد... قطره ای شد که به دریا پیوست و اقیانوس شده است.

همه لایق این پیوستن هستیم. همه لیاقت داریم....

و چنانکه مولانا میگوید:

جمله ذرات عالم در نهان

با تو میگویند روزان و شبان

ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم

با شما نامحرمان ما خامشیم

چون شما سوی جمادی میروید

محرم جان جمادان کی شوید

از جمادی در جهان جان شوید

غلغله اجزای عالم بشنوید

فاش تسبیح جمادات آیدت

وسوسه تاویلها بزدایدت

....

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ

إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَـکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا

آسمانهاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند،

همه تسبیح او مى‏گویند؛ و هر موجودى‏، تسبیح و حمد او مى‏گوید؛

ولى شما تسبیح آنها را نمى‏فهمید؛

او بردبار و آمرزنده است‏.اسرا ۴۴